باسمه تعالی

در مقاله های پیش به برخی از آسیب های اقتصادی در دو جنبه ی ساختاری و سیستمی ، و ضرورت اصلاحات اقتصادی در چارچوب اقتصاد مقاومتی -که در انتهای سال گذشته سیاست های کلی آن که در مجمع تشخیص مصلحت نظام چکش کاری شده بود، توسط امام خامنه ای(حفظه ا...) ابلاغ شد- تبیین گردید. اکنون در این مقاله در پی آن هستیم که یک آسیب اساسی اقتصاد کشور که بخش قابل توجهی از درآمدمان را در مدت زمانی طولانی تحت تاثر قرار داده و می دهد، بررسی کنیم و راهکارهای متناسب با آن را پیشنها دهیم.

مسئله ی نفت و وابستگی بخش قابل توجهی از درآمد کشور، یک نقطه ضعف بسیار حائز اهمیت است. وقتی بیش از 40 درصد درآمد کشوری از یک منبع تامین شود، این به معنای تک محصولی بودن اقتصاد آن کشور است، و این تک محصولی بودن از طرفی بیانگر محدودیت درآمدهای آن کشور است، و از طرفی دیگر آسیب زا بودن آن اقتصاد را می رساند. بگونه ای که اگر امکان فروش و صادرات این محصول به هر دلیلی- ازجمله تحریم ها- مختل شود، درعمل نیمی از درآمد کشور از بین رفته است.ضمن اینکه، انباشت سرمایه در یک بخش به احتمال زیاد با فسادهای مالی و اداری در آن بخش همراه خواهد بود، و اگر انحصار درآن بخش هم باشد درصد ناکارآمدی آن افزایش می یابد. همه این مسائل را اگر به جانبی بگذاریم، در جانب دیگر خام فروشی نفت یک مسئله و معضل بزرگ دیگر در این زمینه است، چراکه چنین ثروت خدادادی عظیمی را که      می توان با تبدیل آن به فرآورده های متنوع، اولا بسیاری از نیازهای داخلی را -بخصوص در زمینه صنعت- برطرف کرد، در ثانی از طریق ایجاد تعدد در منابع هم درآمدهای بیشتری کسب کرد و هم تحریم را تاحد زیادی غیرممکن کرد، با خام فروشی، در واقع چوب حراج زده ایم به آن!

حال یک راهکار راهبردی برای برون رفت از این مسئله، متنوع سازی منابع درآمدی کشور است.خوب است توجه شود که درآمدهای کشور معمولا از سه حوزه ی کلان تامین می گردد. درآمدهای جاری(مالیات)، دارایی سرمایه ای ( فروش نفت و گاز و معادن فلزی) و دارایی مالی(درآمدهای حاصل از خصوصی سازی، برداشت از صندوق توسعه ملی). در کشور ما همانطور که گفته شد 40 درصد درآمدها از فروش نفت است و تنها 25 درصد از طریق مالیات. از سویی دیگر در مصارف کشور سهم هزینه های جاری(مثل حقوق کارمندان) 60 درصد است و هزینه های سرمایه ای(سرمایه گذاری در پروژه های عمرانی) چیزی در حدود 30 درصد. و این به معنای این است که درآمد های جاری دولت حتی کفاف هزینه های جاری آن را نمی دهد و مابقی هزینه های جاری از جاهای دیگری همچون فروش نفت تامین می شود. پس واضح است که برای متنوع سازی منابع درآمدی، یکی از راهکارها افزایش در آمد هایی مالیاتی است. در کشورهای توسعه یافته 70 تا 80 درصد بودجه ی عمومی کشور از محل مالیات ها تامین می شود. حتی در آمریکا -که تا چندی پیش داعیه دار بزرگترین اقتصاد جهان بود،-  این رقم به 97 درصد می رسد. حال آنکه این رقم برای ما 25 درصد است! البته افزایش درآمد های مالیاتی لزوما به معنای افزایش مالیات ها نیست و می توان با توسعه پایه های مالیاتی هم بدان دست یافت. راهکار دیگر ارتقای وضعیت ترانزیتی کشور است. دسترسی به آب های آزاد در جنوب و دریای خزر در شمال و همچنین قرارگرفتن در مسیر ترانزیتی شرق آسیا به اروپا و... این فرصت را برای ایران بوجود آورده است.یکی دیگر از مزیت های این امر وابسته سازی کشورهای منطقه و کشورهای همسو از طریق همگرا کردن منابع است.

توسعه ی فعالیت های دانش بنیان راهکار دیگریست که می تواند منابع درآمدی مارا متنوع سازد. صنایع دانش بنیان به دلیل برخورداری از ارزش افزوده ی بالا، می تواند جایگزین مناسبی برای درآمدهای نفتی باشند. ضمن اینکه یکی دیگر از عواملی که پرداختن به فعالیت های دانش بنیان را ضروری می کند این است که بسیاری از حوزه های نیازهای ضروری و استراتژیک کشور مانند دارو، انرژی و صنایع نظامی و... نیازمند فعالیت های دانش بنیان است. علاوه بر این دستیابی به محصولاتی با فناوری پیشرفته و صادرات آن به کشورهای منطقه می تواند موجبات وابستگی هرچه بیشتر آنها را به ما فراهم کند.

والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته