مبارز

امام خمینی(ره):ما می گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم.

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

نابودی یا پیشرفت؟! مسئله این است!

باسمه تعالی

مقام معظم رهبری (حفظه ا...) :

"این سیاستها(اقتصاد مقاومتی) سیاستهای بلندمدت است؛ برای امروز هم مفید است، برای دورانی که هیچ تحریمی هم ما نداشته باشیم مفید است؛ یعنی سیاستهای بلندمدتی است که بنای اقتصاد کشور بر اینها گذاشته میشود؛ تدبیر مقطعی نیست، این یک تدبیر بلندمدت است، یک سیاست راهبردی است."{20/12/92}

آیا تا کنون از خود پرسیده ای اقتصاد مقاومتی یعنی چه؟ چه ارتباطی با زندگی ما خواهد داشت و تاثیر اجرا و یا عدم اجرای آن چه خواهد بود؟ به عبارت دیگر ضرورت ابلاغ و اجرای چنین سیاستی چیست؟ گفتنش در یک صفحه سخت است، اما...!

بگذارید ضرورت اجرای چنین سیاستی را از این دید بررسی کنیم. درپی بروز انقلاب اسلامی و ترویج اندیشه ی صدور انقلاب و ضرورت تشکیل ارتش بیست میلیونی توسط امام خمینی(ره)، و پس از آن آغاز شدن هشت سال جنگ تحمیلی، سیاست جمعیتی تحت تاثیر این دو عامل -به طور برجسته-  بر تشویق موالید بنیان نهاده شد. طی یک دهه یعنی از سال 55 تا 65 ما با نرخ رشد  3.2درصدی و پدیده ی انفجار جمعیت مواجه گردیدیم.که در طول زمان اثرات مثبت و منفی در عرصه های مختلف گذاشت. اما با گذشت بیست سال و از اواسط دهه هشتاد کشورمان وارد مرحله ی تازه ای گشت که به آن در اصطلاح پنجره ی جمعیتی گفته می شود. مسئله ای که در طول تاریخ هر کشوری به ندرت اتفاق می افتد و بین سی تا چهل دهه در آن باقی می ماند. و آن عبارت از قرار گرفتن بیش از هفتاد درصد جمعیت کشور در سن فعالیت(15تا64 سال) می باشد. یعنی سنی که افراد توان انجام فعالیت اقتصادی را دارند و طبعا دولت باید برای آنها کار فراهم کند. چنین مسئله ای  به خودی خود نه مثبت است و نه منفی، بلکه بسته به برنامه ریزی و سیاست گذاری دولت ها می تواند منجر به یک جهش اقتصادی و رشد و شکوفایی شود، و یا سبب بحرانی شود که خسارت های زیان باری بر جای بگذارد که به راحتی قابل جبران نخواهد بود. در چنین شرایطی متاسفانه دولت ها بی توجه به این امر، هرکدام در طول مدت در دست داشتن قدرت اجرایی، سیاست های اقتصادی را باتوجه به دیدگاه خود تغییر میدادند،و هیچ کدام نگاهی بلند مدت برای کنترل و هدایت این مسئله در جهت مثبت نداشته اند. باید به این مسئله خصومت های خارجی و اعمال تحریم های غیرقانونی را هم اضافه کرد که میتواند اثر نامطلوب این وضعیت را دو چندان کند. در اینجاست که مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) با دور اندیشی و تدبیر دقیق خود، برای جلوگیری از بروز یک بحران عظیم اقتصادی، و تبدیل این مسئله به فرصتی برای پیشرفت، دست به تنظیم،تدوین و ابلاغ سیاست های اقتصادی می زنند که نام آن را اقتصاد مقاومتی می گذارند. سیاست هایی که مانع از دلبخواهی شدن اقتصاد میگردد و با شناخت دقیق نقاط ضعف و نقاط قوت،سعی در اصلاح و تقویت آن دارد. سیاست هایی که با مشورت اهل فن و تخصص تدوین شده، نه تنها تدبیری بلند مدت است، بلکه گام های پیش روی خود را هم می بیند و بالعکسِ آنچه که بدخواهان تبلیغ می کنند، سیاست ریاضت اقتصادی اروپائی نیست. بلکه پویا،درون زا و برون گرا است. در چنین شرایطی باید امیدوار بود که دولت مردان این سخن و تدبیر رهبر عزیزمان را مانند دیگر تدابیر ایشان پشت گوش نیاندازند. و با مدیریتی در خور این سیاست ها که چیزی جز مدیریت جهادی نیست در جهت اجاریی شدن آن بکوشند. و اگر عزم ملی و مطالبه ی عموم مردم برای این امر وجود نداشته باشد، بازهم این سیاست ها از حافظه ی عملیاتی مسئولان اجرایی و تقنینی و قضایی پاک خواهد شد. و همان بلایی بر سر این سیاست ها خواهد آمد که بر سر سیاست های اصل 44 آمد.اما این بار با این تفاوت که پیامد های ناشی از عدم اجرای آن غیر قابل جبران خواهد بود!

 

 

۲۴ فروردين ۹۳ ، ۰۲:۰۴ ۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
heydar zolfaghary

ازدواج در گذار...


باسمه تعالی

پیامبر اکرم(ص) :

" اگر کسی به خواستگاری دختر شما آمد که از اخلاق و دینش راضی هستید، اورا تزویج نمایید. اگر چنین نکنید در زمین فتنه و فساد بزرگ واقع خواهد شد"

 

 

طبیعت و جهان اطراف همواره حرکتی در جهت کمال طی میکند. انسان هم که در این محیط تولد می یابد در ذات خود کمال طلبی را در بعد جسم و روح دارد. جست و جوی او در پی علم و دانش و ثروت و مقام و شهرت و ... همه ناشی از این صفت ذاتی اوست. برای رسیدن به کمال انسان و طبیعت باید به تعادل برسند، و این تعادل در زوجیت است. همه چیز از دو قطب مثبت و منفی و یا  مذکر و مونث آفریده شده است. در این رابطه خداوند عز و جل در قرآن سوره ی ذاریات، آیه 49 می فرماید: "ومِن کُلِّ شَیءٍ خَلَقنا زوجَینِ لَعَلَّکُم تَذُکَّرُون" (و از هرچیز یک جفت آفریدیم، شاید متذکر شوید).در تفسیر آیه آمده است که : واژه ی زوج را معمولا به دو جنس نر و ماده می گویند، خواه در عالم حیوانات باشد یا گیاهان،و هرگاه آن را کمی توسعه دهیم، تمام نیرو های مثبت و منفی را شامل می شود، و با توجه یه اینکه قرآن در آیه ی فوق می گوید: (ومِن کُلِّ شَیءٍ) نه فقط موجودات زنده می تواند اشاره به این حقیقت باشد، که تمام اشیاء جهان از ذرات مثبت و منفی(پروتون و الکترون) ساخته شده اند. "آیت ا... مکارم شیرازی، ج 22تفسیر نمونه، ص 388"

پس بدون شک انسان هم برای طی مسیر کمال باید از حالت تجرد خارج شود و تن به زندگی مشترک دهد و این بر هیچ انسان عاقلی پوشیده نیست. اما آنچه که  سعی داریم در این مقاله بیان کنیم چگونگی وضعیت مسئله ازدواج در گذشته، تحول آن در زمان حاضر، آسیب شناسی این تحول و پیامد های آن و بیان راهکاری برای بهبود این وضعیت می باشد.

بر اساس اسناد و شواهد تاریخی در گذشته خانواده شکل گسترده داشته است و درآن زوجین به همراه پدر ومادر و فرزندان خود در زیر یک سقف زندگی می کرده اند. نهاد خانواده به تنهایی بخش اعظمی از نیازهای عاطفی و روحی، آموزشی و تربیتی، مالی و اقتصادی و ... را بر طرف می کرد. و این حمایت ها تا زمان بلوغ و بعد از آن ادامه داشت و فرد پس از ازدواج و تشکیل خانواده دغدغه ی کسب درآمد و یافتن شغل و مسکن برای خود و همسرش را نداشت، چراکه تمام این نیازها در خانواده بر طرف می گردید. از همین رو افراد با رسیدن به بلوغ جنسی، در واقع به بلوغ عاطفی،فکری و اقتصادی هم رسیده بودند و از همین رو فاصله ی چندانی بین این مسائل با ازدواج ایجاد نمی شد و فرد روال طبیعی زندگی خود را سپری می کرد. با کمی دقت در امر معیشت این خانواده ها میتوان به سبک زندگی ساده و همراه با قناعت و سازگاری این افراد پی برد که توسط هنجارها و ارزش های جامعه تقویت می شد.

اما با گذشت زمان و پیشرفت علم و تحولات صنعتی که در دوره ی رنسانس در اروپا اتفاق افتاد و گسترش آن تا تبدیل شدن به تمدن غرب ، سبب شد که آراء و اندیشه های تازه ای شکل بگیرد و بر اساس آن همه ی شئون جامعه تحول یابد. از جمله ی این مسائل غالب شدن اندیشه های اومانیستی و فرد محوری و دنیا گرایی بود. با پیدایش این تحولات اندیشه ای و فرهنگی و اقتصادی ... نهاد خانواده هم که بخشی از این جامعه بود تحت تاثیر قرار گرفت و از شکل گسترده به هسته ای تغییر یافت. خانواده ای که در آن فرزندان به دنبال اندیشه ی فردگرایی، هرچه بیشتر در پی یافتن استقلال در همه ی جوانب زندگی شان بودند. در نتیجه برای خود شغل و مسکن و جایگاه جدا از خانواده ی پدری طلب می کردند. لازمه ی این امر داشتن تخصصی برای اشتغال، و لازمه ی تخصص هم تحصیل کردن بود. پس باید فرد دورانی از عمر خود را صرف این امر می کرد و مسئله ی ازدواج به تاخیر افتاد. از طرفی این یک نیاز برای افراد بود که باید برطرف می گردید. در نتیجه اندیشمندانی چون فروید که سرکوب کردن و به تعویق انداختن امیال از جمله میل جنسی، را موجب اختلالات روانی می دانستند، بر طبل روابط آزاد جنسی کوبیدند.و باز خود این امر تحولی دیگر در نحوه ی تشکیل خانواده بوجود آورد و سبب شد که افراد زمانی دیرتر به تشکیل خانواده بپردازند، جدای از این که برخی تحت تاثیر اندیشه فردگرایی و روابط آزاد جنسی سعی میکردند از زیربار مسئولیت تشکیل خانواده شانه خالی کنند.- این آراء و اندیشه ها باوجود نقاط مثبت، اما خالی از آسیب و تاثیرات منفی نبود که ما در اینجا قصد نقد آن ها را نداریم.- کم کم با گذشت زمان و در پی تبادل یا به عبارت بهتر تهاجم فرهنگی،سیاسی و اقتصادی غرب به دیگر کشور ها، این اندیشه ها به صورت کژدار و مریض به این کشورها که اغلب توسعه نیافته بودند انتقال یافت و سبب تحولاتی نا همگون در آنها گردید. از طرفی توسعه در این کشورها بیشتر شکل کمی به خود گرفت و در بین مردم با تجمل گرایی  و مصرف گرایی همراه شد و سبب نامتعادل شدن عرضه و تقاضا در بازار گردید و شکاف های اقتصادی بین طبقات مختلف جامعه ایجاد کرد و... . از سوی دیگر  با رشد رسانه ها و تبلیغ شیوه ی زندگی غربی، نگرش ها در مورد خانواده در این جوامع مورد تردید قرار گرفت و روابط آزاد جنسی به خیانت ها تبدیل شد و معضلات دیگری را در عرصه ی اجتماع و خانواده بوجود آورد. و بصورت کلی فرهنگ و ارزش های غربی در تقابل ارزش های دینی و سنتی بخصوص در جامعه ی ما سبب ایجاد وضعیتی شده که اکنون شاهد آن هستیم.

شیوه ی خانواده ها هسته ای شده و اغلب تحت تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی و عوامل اقصادی  تعداد کمتری فرزند می آورند و نوع تربیت فرزندان هم تغییر یافته است و فرزندان از آزادی و رفاه بیشتری برخوردارند که بعضا بصورت بی قاعده است. از سوی دیگر داشتن مدرک تحصیلی بالاتر سبب شان اجتماعی می شود و رفتن به دانشگاه و کسب مدارج بالای علمی نه تنها برای یافتن شغل و کسب درآمد ضروریست،بلکه برای ارتقاء رتبه ی خانواده بین دیگران اهمیت می یابد. بیشتر افراد یافتن شغل های دولتی و ادرای را امتیاز می دانند و گرایش و تمایل به این سو است که سبب شده این مَناسب اشباع گردد و از طرفی کارهای تولیدی که سبب رونق اقتصاد و کاهش بیکاری می شود با بی میلی مواجه شود و این خود به گونه ای عامل رشد بیکاری شده، و در نتیجه خیلی ها پس از اتمام تحصیل همچنان در پی یافتن شغل و مستقل شدن به لحاظ مالی منتظر می مانند و از ازدواج اعراض می کنند. بسیاری از عوامل فرهنگی از جمله تجمل گرایی و چشم و هم چشمی ها، و کاهش روحیه مسئولیت پذیری جوانان، داشتن توقعات و انتظارات سینمایی و سریالی، افزایش جو بی اعتمادی و سختگیری والدین دختر و پسر و ... همه موجب به تاخیر افتادن امر ضروری ازدواج شده است. در کنار این ورود ماهواره و اینترنت و وسایل ارتباط جمعی جدید ، و رشد و گسترش آنها، که در آن محتواهای غیر اخلاقی شامل ترویج روابط آزاد و نامشروع جنسی، خیانت ها، بی بند و باری ها و... به وفور یافت می شود، سبب انحراف جوانان به این سمت شده است، که خود معضلات روحی-روانی و اجتماعی فراوانی را به بار آورده است. از جمله می توان به فرهنگ شدن ابتذال وروابط نامشروع با جنس مخالف اشاره کرد، به گونه ای که این امر نه تنها توسط جوانان اقشار کم درآمد که شاید به لحاظ اقتصادی توان ازدواج را ندارند، بلکه بیشتر توسط فرزندان اقشار با درآمد متوسط رو به بالا  صورت میگیردو شاهد این مدعا مدل ماشین و نوع پوشش افرادی است که در خیابان های شلوغ در پی دوستیابی می باشند هست. بررسی آمارها و پژوهش ها نشان می دهد، 63درصد پسران و 70 درصد دختران خود تجربه رابطه با جنس مخالف را داشته اند. و جالب آنکه از میان 39 درصد از پسرانی که رابطه نداشته اند، 47 درصد،و از میان 30 درصد دخترانی که رابطه نداشته اند 62 درصد، علت عدم رابطه خود را،نیافتن فرد مناسب ذکرکرده اند(!). "طاهر پور، باغگلی، حسینی، 1386"  همچنین بر اساس تحقیقات صورت گرفته در رابطه با سالم بودن یا ناسالم بودن این روابط، 81 درصد پسران و 64درصد دختران روابط بین دوجنس را در جامعه ناسالم ارزیابی کرده اند، و ایجاد امکانات ازدواج را راه حل این معضل دانسته اند"همان"  

بررسی تک تک معضلات تعویق و تکلف در امر ازدواج، آن هم در شرایط کنونی که فرد به دلایل متعدد زودتر از سن طبیعی به بلوغ می رسد خارج از حوصله ی این مقاله است.اما آنچه که در این بخش ضروری است پرداختن به راهکارهایی برای برون رفت از این وضعیت است. طبعا و قطعا فراهم کردن زمینه های اشتغال برای افراد جامعه و به خصوص فارغ التحصیلان دانشگاه ها، دادن تسهیلات برای افرادی که به اموری میپردازند که موجب اشتغال و کارآفرینی می شود، افزایش ارتباط صنعت با دانشگاه، و سهل کردن راه های ورود به عرصه های تولیدی توسط دولت و ارگان های مربوطه لازم است. بخصوص که در زمان اخیر که سیاست ها اقتصاد مقاومتی و تاکید بر آن از سوی رهبر معظم انقلاب کار را در این زمینه ضروری تر و هموار تر کرده است. اما آنچه که بیش از همه می تواند موثر بیافتد، اصلاح هوشمندانه ی مولفه های فرهنگی است. ترویج روحیه ی کارآفرینی و خلاقیت-که می تواند از دبستان با آموزش ساخت کاردستی های کابردی و فروش آنها در بازارچه های خاص توسط کودکان شروع و تمرین شود- ترویج اعتقادات دینی و مسئله ی توکل بر خداوند، اصلاح شیوه ی زندگی تجمل گرایانه و مصرف گرایانه-از طریق نشان دادن آسیب های اقتصادی و فرهنگی آن بر جامعه به مردم- ، سهل گرفتن بر جوانان در امر ازدواج و تاکید بر ویژگی های رفتاری و اخلاقی به عنوان مولفه های اصلی-که نه تنها سبب بهبود میزان رضایت از زندگی می شود بلکه بر معیشت خانواده هم بطور غیر مستقیم اثر میگذارد- ، تاکید بر ازدواج در اوایل جوانی و آماده کردن جوان قبل از این برهه، حمایت حداکثری از دانشجویان در امر ازدواج و ترغیب به ازدواج دانشجویی- از طریق افزایش تسهیلاتی همچون خوابگاه متاهلی و کاهش هزینه های مربوط به آن و همچنین فراهم کردن امکان کار دانشجویی در دانشگاه با اولویت دادن به دانشجویان متاهل- ، و ...

می توان با این رویکرد انتظار داشت که در طولانی مدت،بسیاری از معضلات فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی با عنایت الهی بر طرف گردد و یک الگوی مناسب از سبک زندگی اسلامی- ایرانی برای تمدن نوین اسلامی در آینده بوجود آید.

 ان شاء لله

۲۴ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
heydar zolfaghary