نگاهی مجمل به مسئله ی اقتصاد مقاومتی

نمی­توان از پیشرفت و توسعه حرف زد و درآن سخنی از اقتصاد و مسائل مربوط به آن به میان نیاورد. اینک در دهه­ی چهارم عمر نظام اسلامی به سر می بریم.دهه­ای که از سویی به نام پیشرفت و عدالت نام گذاری شده و از دیگر سوی دشمنان این مرز و بوم پس از تحمیل جنگ سخت در دوره ی 8 سال دفاع مقدس و مایوس شدن از این حربه، به سمت فکرها و قلب ها هجوم بردند و تهاجم فرهنگی را آغاز کردند. بعد از گذشته دو دهه ازآغاز جنگ فرهنگی و مشاهده ی بقای این ملت و نظام بر اصول خود این بار تهاجم اقتصادی را به جنگ نرم­شان ضمیمه کردند تا بلکه کارساز بیافتد و به خیال خام خود بتوانند مردم و نظام را فلج کنند. اما اگر خباثت دشمنان بیرونی را هم نادید بگیریم، نمی­توان نقاط ضعف داخلی خود را در صعود به قله­ی پیشرفت و عدالت، وایجاد تمدن نوین اسلامی نادید بگیریم. وابستگی به درآمد حاصل از نفت و اقتصاد تک محصولی، اسراف و اتلاف منابع و انرژی و مصرف­زدگی، میزان بسیار پائین ساعت کار مفید، عدم توجه به ظرفیت داخل و نگاه وابسته، تجمل گرایی و حجم بالای وارادات کالاهای غیر ضروری و... همه و همه میتواند نقش دشمن داخلی را داشته باشند که مارا در رسیدن به اهداف بلند مدت­مان ناکام بگذارند. بی شک هر عقل سلیمی می پذیرد که باید به اصلاح این مسائل و مشکلات کلان و بعضا ساختاری بپردازد تا امکان پیشرفت با آهنگ مناسب فراهم آید. در این شرایط بهترین راهکار را می­توان از کسی طلب کرد که از زوایای مختلف به مسئله نظر دارد و همه­ی تهدیدها و فرصت ها ی داخلی و خارجی را میشناسد و خود او اهداف و آرمان نظام را تعریف میکند. امام خمینی (ره) بارها مسئله ی عدم وابستگی به نفت را گوشزد کرده اند و راه مصونیت اقتصادی را خروج از اقتصاد متکی به نفت دانسته اند. همین دیدگاه در دستگاه اندیشه خلف صالحشان، امام خامنه ای (حفظه الله) به نحو کامل تری تحت مفهوم راهبردی " اقتصاد مقاومتی" مطرح میگردد. قطعا این مفهوم با توجه به هجمه­ی دشمن داخل و خارج به عرصه­ی اقتصاد و لزوم حرکت جهادی در این زمینه مطرح شده است. نکته­ی قابل ذکر این است که این مفهوم هرگز به اقتصادی منزوی که در لاک دفاعی فرو رفته باشد اشاره ندارد. اقتصاد مقاومتی در واقع یک راهبرد کلان اقتصادیست که طبق آن بنای پیشرفت کشور بر ظرفیت درونی گذاشته میشود و ارتباط منطقی خود را با بیرون حفظ میکند. به تعبیر امام خامنه ای(حفظه الله) اقتصادی درون­زا، برون­گرا و پویا­ست. برای رسیدن به این منظور اساسی ترین مولفه ای که باید صورت بگیرد، کاهش وابستگی به نفت و جلوگیری از خام فروشی آن، و تبدیل نفت خام به فرآورده های لازم و ضروری است تا از این رهگذر هم امکان تحریم ما به حد محال نزدیک گرددو هم نیاز داخل تامین شود،که این راهبردیست بلند مدت و نیاز به کار کارشناسی و دقیق دارد. در طول این مدت باید فعالیت های کشاورزی که استعداد آن در کشور ما وجود دارد را توسعه داد و از طریق محصولات کشاورزی هم در داخل به خود کفائی برسیم و هم مازاد محصولات خود را صادر کنیم تا ارز مورد نیاز کشور تا حدودی تامین گردد.از سویی دیگر باید دخالت و نفوذ دولت در اقتصاد را به وسیله ی سیاست های اصل 44 قانون اساسی کاهش و مشارکت مردم را افزایش داد. نکته ی اساسی دیگر که میتواند باعث تحول در اقتصاد و رونق تولیدات داخلی گردد، پرهیز از اسراف و تجمل و حمایت از تولیدات ایرانی است. این مساله با مشارکت رسانه و نخبگان در کنار ارتقا کیفیت محصولات در کوتاه مدت ممکن است. از سوی دیگر توسعه ی اقتصاد دانش بنیان هم میتواند منبع درآمد مطمئنی باشد که در کوتاه مدت با حمایت دولت قابل حصول است. ارتقا میانگین ساعت کار مفید به میزان متوسط و ترویج روحیه ی همت مضاعف و کار مضاعف که در عنوان مدیریت جهادی گنجانده می­شود دیگر مولفه ی کلان اقتصاد مقاومتی است. مجموع این عوامل است که با عنایت پروردگار، میتواند ضمن خنثی کردن تحریم های ظالمانه ی دشمنان موجب مقاوم شدن اقتصاد در برابر تلاطم های بیرونی گردد و پیشرفت اقتصادی متناسب با تمدن نوین اسلامی را فراهم آورد. ان شاء ا...


پ.ن: ان شاءلله در فرصت مناسب کاملتر مینویسیم